4- سالها گذشت و من و بقیه دوستام غصه خوردیم و روز به روز آب رودمون کمتر شد و به افسوس ها افزوده شد غصه غصه غصه پشت سر هم

5- من و دوستام یعنی بقیه پایه ها پل روز به روز غم و غصه خوردیم تا اینکه قلبم و قلب بقیه دوستام ترک خورد و این ترک ها به دلیل بی آبی انجام شد. ما امیدوار بودیم روزی آب برگرده و مارو خوشحال کنه و این ترک ها از بین بره.

6- امروز رودخونه زاینده رود آبی درش نیست و ترک های قلب ما بیشتر و بیشتر شد و بر غمگینی و غصه ما بسیار بسیار افزوده شد. اما باز هم امیدوار هستیم که روزی این رودخانه که الان از خشکی پر شده روزی برسه که دوباره از آب پر شود و این ترک های قلب ما روزی خوب بشه. به امید آن روز هنوز پا برجا هستیم(پایان)

2- اون پسر بچه اومد پیشم و از مامنم خواست تا با من بازی کند اما...

3- داشتم با پسر بچه بازی میکردم که یهو افتادم و پام شکست بعد...

4- با مامنم رفتیم بیمارستان و اون پسر بچه اومد دیدن من.


شارکده