کوین لینچ در کتاب سیمای شهر بر پنج عنصر راه، گره، محله، لبه و میدان تأکید دارد و معتقد است که سیمای هر شهر بر پایه این پنج عنصر بنا شده است. بدیهی است این گفته در خصوص تعریف فیزیکی شهر به درستی بیان شده است، اما واقعا" هویت شهرها و محلات فقط با همین عناصر تعریف میشوند. جایگاه فرهنگ، سنت و آداب و رسوم شهرها کجاست و چه تأثیری بر منظر شهر خواهد داشت؟ به یقین هویت شهر به ویژه در شهرهای سنتی همراه با آیین و مراسمی خواهد بود که پویایی و حیات خود را علاوه بر عناصر فوق از این عوامل خواهند داشت. شهر همواره با عوامل دیگری از جمله آداب و رسوم، سنتها، فرهنگها و مراسمی که همواره تعدادی، جمعی و یا گاهی اقشار کثیری از مردم را گرد هم میآورد، زنده و پویا است.
بنابراین هر شهر و محله دارای سمبل و یا نشانههایی است که از مرکز محله گرفته تا مکانی شاخص، ساختمانی معروف و یا مکانی مقدس و یا در ابعادی کلانتر، میادین اصلی شهر و فضاهایی که موقعیت انجام مراسم منطقهای و ملی است، با نماد وسمبلی ملی یادآور خاطرهها و گذشته افراد میباشند. این فضاها که اغلب با نمادهای شاخصی همراهند سالها میزبان شهروندان و مراسم ایشان بوده و همواره خاطرات خوبی در ذهنها بر جای گذاشتهاند. شاخصهایی که از عوامل طبیعی همچون درخت و کوه و جنگل تا سمبلهای ساخته شده به دست انسان را شامل میشده است...
این مقاله سعی دارد با آوردن نمونههای مختلف، به رابطه نمادها، نشانهها و سمبلهای شهری و منظر شهر پرداخته و کنکاشی پیرامون ارتباط فرهنگها، سنتها و آداب و رسوم شهروندان با این عناصر داشته باشد.