سرمایه در فرهنگ لغت فارسی به: 1- پول یا متاعی که آن را اساس کسب و بازرگانی قراردهند. 2- مال، تمول،ثروت. 3- قابلیت، استطاعت. 4 - مبداء و اصل، معنا شده است. سرمایه را در سه شکل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هم معنا می کنند سرمایه اقتصادی یا خود پول است و یا قابلیت تبدیل به پول و ارز رایج را دارد. سرمایه ی فرهنگی و اجتماعی که حاصل پیشین هی بسیار طولانی تری نسبت به سرمایه ی اقتصادی است هم می تواند در شرایط معینی قابلیت تبدیل به سرمایه ی اقتصادی را پیدا کند ویا به طور غیرمستقیم بستری معتمد برای کسب ویا افزایش بهبود میزان مال و منال گردد.بازارهای ایران با کاربری عمده تجاری و بطور کلی فعالیت های اجتماعی اقتصادی، نمونه هایی قابل ملاحظه از فضاهای شهری محسوب می شوند که سرمایه اجتماعی فرهنگی نقش بسزایی در وضعیت اقتصادی آنها دارد. بازارهای تهران، تبریز و اصفهان هم چنان شریان اصلی حیات شهری و مرکز فعالیت اجتماعی اقتصادی باقی مانده اند