۱. اگر بخواهیم یک شهر اسلامی بشود از کجا باید شروع کنیم؟
اگر به معنای واژه مدینه که یک واژه "زبان باستانی آرامی" است توجه کنیم پاسخ روشن می شود، این واژه در "زبان آرامی" یعنی جائی که عدالت در آن جاری می شود. به همین سبب است که در زمان حضرت نبی یثرب به مدینه تغییر نام می دهد.
۲. در مورد پایداری: بحث هایی که همیشه برای دستیابی به پایداری بوده در مورد فرهنگ، محیط زیست و بحث های اقتصادی اجتماعی می باشد سؤال من این است که کالبد چگونه باید طراحی شود که پایداری را بدنبال آورد؟ همچنین پیرو سخنان معاونت فرهنگی شهرداری که فرمودند چرا وقتی سی و پل داریم دیگر پل ها با آن همخوانی ندارند. چگونه می توانیم با نگاه به گذشته و دید به حال و آینده شهر پایدار بسازیم بگونه ای که کالبد صرفاً یک کپی از گذشته نباشد ( مانند کاری که در میدان امام علی(علیه السلام) انجام گرفته که صرفاً کالبدی کپی شده است.
پایداری کالبدی یعنی همنوائی و همسازی بنا، مجموعه وبافت با محیط طبیعی یعنی توسعه همگن با محیط، یعنی استفاده بهینه از ظرفیتهای محیط، یعنی استفاده بهینه از آب، خاک، گیاه، باد و... بی تردید فنون وفناوری زمانه می تواند در هرچه متناسب تر استفاده کردن از این ظرفیتها مدد رساند. می توان با درست استفاده کردن از واژگان و دستور زبان شعر زمانه را سرود که با شعر فاخر روزگاران گذشته پهلو به پهلو نشیند. مشروط بر آن که زبان و دستور زبان را بلد باشیم.
۳. در سخنانتان از رشد هوشمند صحبت کردید. آیا میتوانید در مورد بکارگیری استراتژی رشد هوشمند در شهر اسلامی توضیح دهید.
رشد هوشمند یعنی رشد پایدار و همگن با محیط در همه ابعاد طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی،کالبدی، فضائی و فنی. اگر بتوانیم چنین مهمی را میسر سازیم بی تردید بسوی معماری و شهرسازی سرزمینی وبومی (ایرانی-اسلامی) با استفاده از دستاوردهای جهانی گام خواهیم بر داشت.
۴. ضرورت "تراکم در بافت" در شهر پایدار چیست؟ و چگونه با توجه به افزایش جمعیت، این موضوع، تحقق پذیر است؟
تراکم بهینه در بافت یعنی تراکم جمعیتی و ساختمانی که امکان شکل گیری یک واحد اجتماعی مشخص (با همستان) برای ظهور وحضور روابط انسانی را فراهم کند. یعنی شکل یابی مکانی که در آن فضای انسانی، ارتباطات رو در رو، حرکت پیاده، عناصر ضروری زندگی شهری و... حضور داشته و حیات مدنی در آن جاری و ساری شود. هر چه جمعیت افزایش یابد، این واحدهای اجتماعی، تکثیر شده و به عنوان یک کل کوچک همبستگی خود با دیگر کل های کوچک و کل های بزرگتر بیشتر می کنند.
۵. شما جایی در سخنرانی خود اشاره به مقایسه اصول مکتب شهرسازی اصفهان با نظریات غربیان کردید. آیا قائل به این قیاس در معماری نیز هستید؟ یعنی آیا می توان اصول معماری سنتی ایران را با نظریات غربیان در خصوص معماری مقایسه کرد؟ یا همانطور که برخی از صاحبنظران عقیده دارند این دو در ۲ دستگاه متفاوت قرار دارند و وارد شدن به حوزه اصول معماری سنتی با ابزار اندیشه غربی قیاسی مع الفارغ است؟
اگر به آرا و نظریات کسانی چون جان راسکین و کامیلو زیته در قرن نوزدهم و یا برادران کریر و دیگر نظریه پردازان فرانوگرا (پست مدرنیست) سه دهه آخرین قرن بیستم و دهه اول قرن بیست ویکم و نظریه پردازان معتقد به طراحی معماری همساز با اقلیم رجوع کنیم می توان به مقایسه جالب و آموزنده ای از اصول معماری ایرانی و معماری غرب دست یازید.
۶. آیا شهر اسلامی حد بهینه دارد؟ شهر اسلامی چقدر " خانه خالی" لازم دارد؟ الان در شهر اصفهان حدود ۷۰ هزار واحد خانه خالی بیش از تعداد خانوارها داریم و در تهران بیش از ۴۵۰ هزار واحد ( بر اساس مصاحبه اخیر جناب آقای آخوندی)
اگر به پاسخ اول بر گشت شود، شهر اسلامی جائی است که در آن عدالت در معنای گسترده واژه اعمال شود. از استفاده از ظرفیت های محیطی گرفته تا ساخت و ساز و... بنابراین استفاده متوازن و متعادل از همه ظرفیت های شهری بهینه ای دارد که فراتر رفتن از آن یعنی بی عدالتی و اسراف و تبذیر.
۷. نظر جنابعالی در رابطه با بازسازی و احیای میدان عتیق با نام امام علی (علیه السلام) چیست؟ آیا واقعاً احیاء صورت گرفته است؟
خیر، تقلیدی سخت نا بجا و دور از فناوری و نیازهای زمانه صورت گرفته است. این میدان نتوانسته است با رجوع به الفبای کهن معماری و شهرسازی مکتب اصفهان شعری نو بسراید.
۸. آیا جامعه امروز ایران خواهان شهر اسلامی هست؟ آیا قبل از پرداختن به موضوع شهر اسلامی مقبولیت یا عدم مقبولیت آن نیاز به بررسی ندارد؟
جامعه امروز ایران نیازمند استفاده بخردانه از توسعه پایدار و همگن با محیط( اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، طبیعی) است و اگر چنین شود معماری و شهرسازی بومی (ایرانی، اسلامی) رخساره خواهد نمود.
۹. همانگونه که فرمودید طراحان و متفکران و متخصصین با بررسی و تفکر و مطالعه برای شهر آینده طراحی میکنند و با تمام ملاحظات طرح های جامع و تفصیلی را برای شهرها تهیه می کنند. وقتی این طرح ها برای اجرا بدست شهرداریها می رسد به دلیل مسائل اقتصادی و کسب درآمد شهرداری ها، به واسطه تراکم فروشی یا کاربری فروشی و... چیزی از آن باقی نمیماند و تبدیل به شیری بی یال و دم واشکم می شود.
چه باید کرد؟ شهرداریها باید خود گردان بمانند؟چگونه ؟ به آنها پیشنهاد دهید. (کارشناس میراث فرهنگی)
متاسفانه طرح های جامع وتفصیلی نه بر مبنای توسعه پایدار و همگن بامحیط که بر مبنای مجموعه ای از مفروضات گهگاه بسیار کهنه تدارک دیده می شوند و اصولا توسعه ای آمرانه و یکسویه را پی می گیرند و از این سبب در بسیاری موارد با نیازها و تمناهای شهر بیگانه بوده و مشارکت مردمان در سرنوشت شهر را نادیده می گیرند. در نبوده انگیزه مردمان برای سامان دادن شهر، شهرداری عاجز از هر گونه اقدام توسعه ای بوده و بناچار به روزمره گی در می غلطد. تراکم فروشی ویا... فروختن حق شهر است، حقی که مردمان نسبت به شهر دارند و حقی که شهر نسبت به مردمان دارد.
۱۰. به نظر میرسد مفهوم احیاء علی رغم اهمیت آن خصوصاً در شهر های اسلامی از بین رفته است و یا حداقل به گونه ای نادرست تعریف می گردد. این مفهوم (احیاء) چه به لحاظ کالبد و چه به لحاظ روح و معنا امروزه در بازسازی ها نادیده گرفته می شود و شاید صورت خوشبینانه آن همان بازآفرینی و نه احیاء باشد.
چه کنیم که این مفهوم درست تعریف گردد؟ بافتهای فرسوده و تاریخی ما باید احیاء گردد و آنچه امروز در شهرهای اسلامی خصوصاً اصفهان دیده می شودکمتر به این مفهوم نزدیک است.
احیاء زمانی صورت می گیرد که حال شهر خوب باشد و شهر در حال زندگی کند. زمانی که ما یا درحسرت گذشته هستیم و یا دل مشغول آینده، زمانی برای پرداختن به حال باقی نمی ماند و وقتی حالی وجود نداشته باشد، احیاء بی معنا خواهد بود.
۱۱. در راستای صحبت های اول جلسه ی آقای معاون شهردار که فرمودند هنرمند و اندیشمند باید در کنار و در خدمت دولتمرد باشند و دلایلی هم برای این امر مطرح فرمودند میخواستم بگم یکی از دلایلی که باعث می شود وضعیت شهر به گونه ای باشد که الان می بینیم به خاطر همین نگاه هست. در واقع یعنی اندیشمند اندیشه اش در خدمت دولتمرد هست و تاجایی که آن می خواهد به پیش می رود و غیر! این رابطه باید دو جانبه باشد تا وقتی اعتمادی به قشر فرهیخته جامعه نباشد برای مردم هم در امر مشارکت اجتماعی و تلاش برای ساخت شهر و مطلوب جایی در نظر گرفته نمی شود.( تو خود حدیث مفصل خوان از این مجمل)
تا زمانی که اندیشه نه برای نقد و بررسی بلکه برای توجیه تمایلات دولتمرد باشد، مشاورت صورت نمی گیرد و امری پیش نخواهد رفت. هنرمند و اندیشمند در تعامل چند سویه با دولتمرد و دربرابر نشستن با او می توانند کارساز باشند .
۱۲. چگونه می توان بدون ساختن برج ها و یا آسمان خراش ها این جمعیت کثیر را در شهر مسکن داد با این که می دانیم ساختن آسمان خراش ها چهره ای بسیار مدرنیته و غیر اسلامی به شهر می بخشد.
اگر کار با مشورت با مردمان پیش رود، راه حل ها بسیار ساده تری یافت خواهند شد که هم انسانی تر هستند و هم بخردانه تر، وقتی که امروزه غرب در حال بازخوانی مفاهیم محله های خود اتکاء و فشرده با غلبه رفت و آمد پیاده و محیطی انسانی مدنی است، دنباله روی از انگاره های رنگ و رو باخته اوایل قرن بیستم کاری سخت نابخردانه است.
۱۳. آیا جز این است که شهر را مردمان شهر می سازند ؟ چگونه می توان انتظار شهر ایرانی – اسلامی داشت زمانیکه مردم شهر ما نه ایرانی و نه اسلامی فکر می کنند زندگی کنند؟ file style ما به سمت غربی شدن می رود. ظاهر غربی غذای غربی تفریح غربی و ... شهر غربی! در تضاد با ارزشهای اصیل.
از یاد نبریم که شیوه زیست غربی که خود را باسرعت در خوردن، کار کردن ،تفریح کردن و آمد وشد تعریف می کرد حدود شش دهه است که مورد سوال قرار گرفته و حدود سه دهه است که کمتر به کار گرفته می شود، به جای با سرعت خوردن، با تامل خوردن نشسته است، به جای سرعت ماشین گام های انسانی مطرح می شود، به جای تعاملات فردی تعاملات مدنی در دستور کار قرار دارد و... ما باید در شیوه های زندگی به عاریت گرفته خود باز اندیشی کنیم.
۱۴. راهکار جنابعالی در رابطه با پلاک های وقفی در سطح شهر چست؟ ( با توجه به الزامات شهر اسلامی )
می توان با مفهوم اجاره ۹۹ ساله از اراضی موقوفه حداکثر استفاده به نفع شهر را در دستور کار قرار داد، هم مراد واقف برآورده می شود و هم شهر متنفع خواهد شد.
۱۵. با توجه به شکست طرح مسکن مهر و عدم سازگاری طرح مسکن اجتماعی با فرهنگ ایرانی اسلامی، مدل مطلوب مسکن ارزان قیمت در مکتب شهرسازی اصفهان چیست؟
می توان از مضامین این مکتب برای ایجاد محله های نو در مفهوم جهانی آن سودبرد، محله هائی همساز با اقلیم، زیست و فرهنگ سرزمینی که چنانچه با مشارکت واقعی مردمان توام شود، صرفه های اقتصادی غیر قابل تصوری به همراه خواهد داشت.
۱۶. پارامترهای فیزیکی و مشهود شهر اسلامی که بشود با حواس پنج گانه درک شود چیست؟ مثل پیاده محوری و استفاده از آب که گفتید و ... – آیا ملکوت و معنویت که به عنوان مرجع و بازتاب شهر اسلامی مطرح می شود قابل تعریف و تعریف پذیر است؟ - چرا مکتب اصفهان در شهرسازی و معماری ادامه پیدا نکرد؟ چرا مردم دیگر این نگاه را نخواستند.؟
آب، خاک، گیاه و هوا عناصر پایه ای هر گونه استقرار انسانی هستند و چنانچه در ارتباط و همسازی با زیست بوم و جهان فرهنگی هر سرزمین به کار گرفته شوند به نتایجی مبارک خواهند رسید. مدرنیسم آمرانه و یکسویه پنج دهه اول قرن بیستم با نادیده گرفتن این مفهوم و پیش بینی الگوی واحدی برا استقرار انسانی در سراسر کره خاکی به عواقبی نامیمون رسیده است. جهان غرب در اندیشه باز خوانی این اقدامات نامبارک است و ما هنوز در پی مدرنیسم پنج دهه اول قرن بیستم. چنانچه مفهوم نخستین پی گرفته شود، شهر معنا پیدا می کند و چون معنا یافت هویت می یابد وچون هویت یافت به حال می آید و صاحب فرهنگ می شود.
۱۷. چگونه می توان به سمت جلو پیش رفت و با معماری مدرن همراه بود در حالیکه روح سنتی و تاریخی و اسلامی را هم در نظر داشت در کالبد شهر استفاده کرد.
سنت آنی است که جریان دارد و زمانه آن را پذیرفته و بدان عمل می کند، سنت نه در مقابل مدرنیته که در تعامل با آن است. نو خواهی و نو فروشی در ذات انسان است، انسانی که دائما در حال شدن است، شدنی که پای در گذشته دارد، در حال وقوع می یابد و آینده را رقم می زند. مهم دریافت این چرخه است که سر در تداوم دارد ونه در انقطاع.
۱۸. ارائه امروز جنابعالی را در مقاله بنیاد مسکن خوانده بودم و بسیار مشتاق بودم تا در زمینه ترمینولوژی زمینه مبنای اصلاحات مکتب شهرسازی اسلامی در مقایسه با نظریه های قرن جدید کار کند به عنوان تز دکتری.اگر امکان دارد من بتوانم به محضر شما برسم تا از راهنمایی های شما به عنوان استاد راهنما بهره مند شوم.(سپیده پیمانفر - دانشجوی دکتری شهرسازی اسلامی دانشگاه هنر اصفهان.)
***
نهمین نشست علمی تخصصی شهر اسلامی با موضوع مکتب شهر سازی اصفهان و نظریه های شهر سازی دراصفهان برگزار شد . در این نشست از مکتب اصفهان به عنوان مکتبی یاد شد که ویژگی های آن سبب شد ه شهری شکل گیرد که تصویری از ملکوت در ملک است.
این نشست علمی تخصصی روز پنجشنبه ۹۲/۹/۲۸ ساعت ۹ صبح در محل کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار گردید.
حضور مسئولین شهرداری در کنار دانشجویان و استقبال دانشجویان از این همایش ها در نهمین نشست آن از جمله دانشجویان شهرسازی دانشگاه خوراسگان از نکات قابل توجه این همایش بود.
گزارش این همایش را از اینجا بخوانید.