توسعه شهرنشینی در گذشته دقیقا براساس تولید و مصرف آب و تعادل بین جمعیت و تولید و مصرف آب تعریف می شد.یعنی شهرهایی می توانستند بصورت افقی (چون امکانات ساخت عمودی مثل امروز نبود) توسعه پیدا کنند،که تعادل عرضه و تقاضای آب و خاک اجازه دهد.
فرم شهرنشینی و شهرسازی در سرزمینهای نیمه خشک هم چنان نشان می دهد که شهرهای کوچک و آبادی های کوچک با توسعه ی محدود در نزدیک سرچشمه ها واطراف رودها و دریاچه ها و نزدیک قنوات شکل می گرفت.واحه یکی از شکل های مدنیت بود .چندین درخت و چندین راس وام و آب و خاک مناسب که مایحتاج اهالی دهکده و روستا را تامین می کرد.توسعه این واحه ها بر اساس این عرضه و تقاضا بود.
با شهرنشینی جدید،اختراع الکتروموتورها و پمپاژ آب و احداث چاهای عمیق و ساخت کانال های روباز و ... با عمودی ساختن شهرها توانستند جمعیتی چندین هزار برابر ظرفیت را ساکن کنند و اصل عرضه و تقاضای آب را به کمک تکنولوژی برای این شهرها حل کنند.آب را با صرف انرژی (نفت) به مردم برسانند.سدها برای تامین آب شرب و کشاورزی و صنعت ساخته شد.لوله های آب به عمق زمین رفتند و سفره های زیر زمینی را غارت کردند .پمپ ها آب را تا ارتفاع چند صد متری زمین بردند تا فلان آقا بتواند در استخر خانه اش شنا کند.
لجام گسیختگی توسعه شهری شاید در غرب بعلت تامین بودن آب وبرنامه ریزی،فرهنگ سازی مصرف و به قیمت بودن هرچیز وعدم پرداخت یارانه درهمه سطوح باعث شد شهرهای بزرگ در غرب کمتر دچار مشکل شوند. در کشورهای اروپایی سفته بازی و دلالی در زمین و ساختمان وجود ندارد و ولعی برای زمین خواری نیست و از زمین در ساخت و کشاورزی و ... بطور بهینه استفاده می شود.عدم تبخیر آب و بارش باران هم آب شهر را تامین میکرد.
در آنجا مصرف،مالیات دارد ولی در ایران هر که بتواند از این یارانه ها بیشتر بهره برد ثروتمندتر می شود.

شهر های جدید با مطالعات زیست محیطی ،اقتصادی،کشاورزی و .... تعریف شود

در ایران نقشه می کشند که چگونه می توانند هر نوع زمینی را از تصرف دولت به بهانه دایر کردن و توسعه کشاورزی و باغداری خارج کنند و بگویند بادام و گردو می کاریم و زمین را دریافت کنند و بعد از چند سال با فراموشی قانون زمین ها را به ویلا و باغ و ... تبدیل کنند و به قیمت گزاف به مردم بفروشند.حس مالکیت یک قطعه زمین در ایران آنقدر شیرین است.باغ شهرها،بهانه خوبی برای بلعیدن زمین های اطراف شهرها شد و توسعه افقی هم بهانه بسیار خوبی برای تبدیل زمین ها به باغ و ویلا .در دیگر کشورها تاسیس شهر بر مبنای مطالبات دقیق و آینده نگری (۵۰-۱۰۰ ساله) انجام می شود و جایگاهی برای سوءاستفاده از زمین باقی نمی ماند.
در ایران نفوذ افراد می تواند یک منطقه که تعریف سکونت برایش نشده را،از شمول این فاز خارج کنند و با تمهیداتی برای این منطقه، آب و برق و گاز یارانه ای بیاورند و قیمت زمین هارا دهها برابر کنند.درکشورهای خارجی داشتن یک باغ و ویلا و ... مساوی است با پرداخت مالیات بیشتر و عدم ترقی قیمت باعث می شود کسی میل به داشتن باغ نکند مگر اینکه بتواند به صرفه اقتصادی هزینه اش را پرداخت کند.
قوانین همه طوری طراحی شده اند که بورس بازی و سفته بازی در زمین،آپارتمان،اجاره راهی نداشته باشد.مثلا در مورد اجاره در اکثر کشورهای اروپایی قوانین بطوری است که موجر حق افزایش قیمت را چندین سال ندارد و در صورتیکه چنین کند به پرداخت جریمه محکوم می شود و این بهترین رویه برای کنترل اجاره بها می باشد.اما اگر مستاجر میزان مصرف آب و برق اش از حد نرمال گذشته به موجر اجازه فسخ قرارداد می دهند تا بتواند آپارتمان را با قیمتی بیشتر اجاره دهد.این استفاده از قانون در هدایت شهروندان برای مصرف صحیح است.
فرهنگ صرفه جویی در کشورهای اروپایی به کمک قوانین در مصرف صحیح آب وبرق و انرژی در مورد مصرف آن ها به خصوص آب برای ما تعجب انگیز است زیرا این کشورها آب و هوای مرطوبی دارند و سطح تبخیر آب در این کشور ها بسیار پایین است. کشاورزان از روشهای مدرن آبیاری در کشاورزی بصورت قطره ای و بارانی استفاده می کنند وکمترین میزان به
صورت غرقابی است.مصرف آب در اماکن عمومی مکانیزه است مثلا شیرهای آب دستشویی های اماکن عمومی مجهز به چشم الکترونیک است و وقتی دست کاربر از جلوی آن کنار برود آب قطع می شود.نکته قابل توجه اینکه آب لوله کشی در بسیاری از کشورها ی اروپایی قابل خوردن نیست و آب شرب به قیمت گران خریداری می شود.این هدایت مصرف آب را با مصرف آب در کشورمان مقایسه کنید که آب شرب و مصرفی یکی است و شرکتهای آب و فاضلاب میلیاردها لیتر آب را تصفیه می کنند و با قیمتهای گزاف به دست مردم می رسانند تا اشخاص برای مصرف یک لیوان آب ۵ لیتر آب را هدر دهند.در کشورهای اروپایی قوانین در خدمت مصرف صحیح و بهینه آب و دیگر مصارف شهروندان می باشد.باید در مصرف صرفه جویی کرد.در کشور هلند که بارندگی فراوان و تبخیر کم است،مصرف سرانه آب یک فرد ۱۰۰ لیتر در سال است درحالیکه در ایران با آب و هوای خشک و کم باران مصرف سرانه ۲۵۰ لیتر است.اینهم به علت عدم سیاستگذاری است.طبق گفته یکی از معاونین وزارت نیرو یک فرد ایرانی ماهانه ۶۵هزار تومان بابت هزینه مخابرات می پردازد و وقتی برای مصرف آب ۵ هزار تومان می پردازد فریادش به آسمان می رسد.البته چون آمار سرانه است ۵ هزار تومان برای قشر کم درآمد بسیار زیاد است و ۶۵ هزار تومان برای افراد ثروتمند بسیار کم است این مسئله را با سیاست گذاری می توان حل کرد.

در اروپا شوراهای شهر همگی در فکر سبز کردن محیط خود هستند و روزی نیست که یک صنعت آلاینده را از نزدیکی شهر ها به کشورهای دیگر نفرستند شورا ها بیشتر در وضع قوانین به نفع اکو سیستم و ایجاد محیط سالم فعال هستند.
شهرها تعریف ساخت دارند اگر نگاهی به توسعه شهر اصفهان و تهران پس از انقلاب در حدود ۳۰ سال بیاندازیم می بینیم توسعه افقی شهر بطرف بیابانها و مزارع کشاورزی و باغ ها دهها برابر بوده است در صورتیکه جمعیت ۲-۳ برابر شده است.یادم هست که قبل از انقلاب محدوده تهران ۱۰۰ کیلومتر مربع تعریف شده بودو اکنون شهرچند صد کیلومتر مربع می باشد.وزیر محترم مسکن در مصاحبه ای اعلام کرد طی ۸ سال گذشته ۶۵۰۰ هکتار به مساحت کلان شهرها افزوده شده است .در بعضی از شهرها با مصوب کردن افزایش جمعیت مسئله تامین آبشان از مشکلات آینده است و ایشان در مورد همه کلان شهر ها هشدار جدی دادند.

شهرهای سازگار با طبیعت در مناطقی که کارشناسان تعریف می کنند ساخته شود


یکی از مسائل دیگر هزینه های دولت برای جاده سازی و دسترسی مناطق دور دست به شهر هاست که خود بنزین و اتومبیل ارزانش را تامین می کند تا زمین که متری یک ریال نمی خرند به میلیون ها تومان خرید و فروش شود.نمونه اش جاده ذوب آهن و نیروگاه و شهرک امیر حمزه و ولی عصر می باشد که دسترسی ها و اتوبانها نقش مهمی در افزایش قیمت زمین و آپارتمان داشته است
اول انقلاب که اتوبان ذوب آهن مانند خنجری در قلب منطقه کشاورزی فلاورجان فرو نرفته بود آبادی های اطراف زمین هایش فقط برای کشاورزی قدر و قیمت داشت.این زمین ها با استفاده از آب زاینده رود مایحتاج خود و شهر اصفهان و دیگر شهرهای استان را تامین می کرند.با تاسیس اتوبان برای دسترسی بهتر روستائیان به شهر برای آوردن محصولاتشان تنهایی چیزی که عایدمان شد ارزشمند شدن زمین های کشاورزی و تبدیل به باغ و ویلای شهرنشینان شد و شهر اصفهان در توسعه افقی و عمودی تا فلاورجان پیش رفت و برای دولت هزینه خدماتش ماند.روستائیان هم به شهر ها آمدند و دیدند شهرها چه ارزان و بی زحمت از یارانه ها استفاده می کنند .نان در روستا ها چندین برابر قیمتش در شهرها بود.خلاصه این منطقه کشاورزی به باد فنا رفت و کشاورزان به حاشیه شهر ها آمدند تا از منافع و یارانه های شهرنشینی استفاده کنند.شهرنشینی در این قسمت ابتدا در فرح آباد و خیابان وحید که خود یک منطقه کشاورزی بود شروع شد و این قسمت حاشیه شهر شده و عرض ۳۰ سال چنان رشد کرده است که برای خود یک شهر جدید متشکل از شهرک ولیعصر ،شهرک امیریه،شهرک قائمیه،شهرک نیروگاه و .... شد،واین مصیبت تا فلاورجان پیش خواهد رفت.و همه این زمین ها به ساختمان مسکونی و مصرف کننده مبدل خواهد شد و فقط خرج اش بر عهده شهرداری اصفهان می افتد که باید با فروش تراکم و گرفتن عوارض و پولهای دیگر تامین شود و فقط بتوانند امورات خود را بگذرانند.واقعا باید به فکر کلان شهرها بود چون در ۵۰ سال آینده فکر میکنم شهرداری ها حتی نمی توانند هزینه حمل زباله شهر را بپردازند تامین آب و برق و گاز که جای خود دارد. 

این تفکر برای همه باشد که آب زاینده رود فقط متعلق به نسل کنونی نیست و به آیندگان هم تعلق دارد


شورای شهرها از هم اکنون باید گروه های تحقیقاتی تشکیل دهد تا جلوی این رشد جهنمی را بگیرد.
شهر اصفهان از شمال به شاهین شهر از جنوب به بهارستان و از شرق به باغ رضوان از غرب به نجف آباد وصل شده است و همه این زمین ها بتدریج به ویلا ها و خانه های ویلایی و برج مسکونی تبدیل خواهد شد.شهرداری ها گشت گذاشته اند که اگر کسی خواست دیوار خانه اش را تعمیر و نوسازی کنند او را جریمه کنند.اما کنار گوششان بهترین زمین های کشاورزی به باغ و بعد به ویلا و بعد به منزل و برج مسکونی تبدیل می شود.از هم اکنون می توان برای هر قسمت از منطقه با توجه به مطالعات زیست محیطی تعریفی داشت و کالبد شهرهارا محدود کرد و جلوی توسعه نامناسب را گرفت.تا کنون ابتدا شهر هارا گسترش می دانند و بعد بالاجبار و با هزینه زیاد خدماتش را تامین می کردند.
اینکه در شهر چه میزان جمعیت داشته باشد و در چه مناطقی از شهر و استان جمعیت ساکن شود.باید خروجی تحقیقات (اقتصادی کشاورزی-آبیاری-آب شرب-زیست محیطی) با گروهی باشد که در این چند استان باید تشکیل شوند. بنظر میرسد بجز شهرهای مصنوعی که جای آن براساس مسائل سیاسی و اقتصادی تعریف می شود دیگر شهر هارا می توان هماهنگ با طبیعت ساخت و وسعت داد.اگر در یک منطقه کویری آب را برای حفاظت باید در قنات ها پنهان کرد،باید این کار انجام شود.چرا قنوات احیا نمی شوند؟
نباید دریک محیط کویری یک شهر بسازیم و نوع فضای سبزش را چمن انتخاب کنیم که مصرف آب فراوان و تبخیر بسیار دارد.با طبیعت نمی توان ستیز کرد.اگر به جاده تهران قم بنگریم با درختکاری سعی کردند فضای سبز ایجاد کنند که درختان کاج و تاغ در مسیر کاشته و آنرا با آبیاری مصنوعی تقویت کردند.اکنون قریب به ۶۰% از این سرمایه گذاری از بین رفته است زیرا اولا انتخاب درخت غلط بود و باید همه را گونه هایی مثل تاغ می کاشتند ثانیا" درخت ها بصورت ردیف در مسیر جاده و بر خلاف طبیعت کاشته شده در صورتیکه می توانستند به جای این چندین هزار منطقه به صورت واحه انتخاب کنند و مثلا ۱۰۰-۲۰۰ درخت بکارند تا این درختان آبیاری متمرکز به تقویت هم بپردازند تا ماندگار باشند.
شهرها باید در طبقات افقی و عمودی ساخته شوند و از فضای ارتفاع استفاده
کرد.

"اتاق های فکر با حضور اندیشمندان ایجاد کرد که این افراد حاصل تحقیقات خود را در اختیار مجریان مثل شوراها و شهرداران به شهرسازان قرار دهند

مثلا در اصفهان ما در سپاهان شهر که بیرون شهر قرار داشت ارتفاع جلوی دید همگان را میگرفت گفته اند ۴ طبقه بسازند و در خیابان مرداویج اصفهان ۷ طبقه. این سازه ها در مناطق مرکزی شهر مثل بیشه حبیب با تعداد طبقات زیاد ساخته شد در صورتیکه اگر طراحی ۵۰ ساله برای شهر اصفهان داشتیم می توانستیم شهرک های اطراف اصفهان را به صورت برج هایی ساخت که یک جمعیت زیاد را در یک مکان اندک ساکن کنند و با این تمرکز ارائه خدمات بسیار آسانتر،کم هزینه تر و هدفمند خواهد شد.در پاریس ساختمان های مرکز شهر ۴-۵ طبقه است ولی در منطقه ای بیرون شهر برج های ۲۰ یا ۳۰ طبقه به تعداد فراوان ساخته بودند در یک منطقه کوچک یک جمعیت چند صد هزار نفری ساکن بودند این شهرک از نظر حمل ونقل ،آبیاری،فضای سبزطراحی صحیحی شده بود و شهر براساس یک برنامه صد ساله طراحی شده بود.
همه این مسائل را متخصصان شهر ساز و مهندسین معمار و جامعه شناس و مهندسین عمران و خلاصه متخصصین مربوطه باید کاوش و تحقیق کنند و نتایج را در اختیار شورای شهر بگذارند تا اعضای شورا بر اساس مصلحت تصمیم بگیرند تا با تصمیم گیری راحت تر انجام شود.اولین قدم در شهرسازی تامین آب و مسائل آب است .امروزه در شهر اصفهان مدیریت در دستان کسی است که سالها معاون امور آب وزارت نیرو بوده است.جناب دکتر زرگر به مسائل آب استان اصفهان و استانهای چهارمحال –خوزستان-یزد بخوبی اشراف دارند ،پیشنهاد می شود از این ظرفیت برای نجات زاینده رود و فلات مرکزی استفاده کرد و کارگروههایی با نظر و حمایت ایشان و سایر دانشمندان ایجاد کرد تا آب بجا و به موقع مصرف شود و این استانها از مشکلات آب خارج شوند.
چه باید کرد؟
۶- از هم اکنون باید برنامه ریزی ها بر اساس تامین آب باشد و مسئولان فرض کنند سالها باید این خشکسالی روزگار را بگذرانند و مصرف بهینه جایگزین اسراف و تبذیر شود.
۲- شهر های جدید با مطالعات زیست محیطی ،اقتصادی،کشاورزی و .... تعریف شود و ایجاد شهرهای جدید با مطالعات کارشناسی انجام شود بطوریکه این شهرها کمک استان اصفهان و سه استان دیگر باشد.
۳- قوانین بطوری تصویب شوند که جلوی رانت خواری در زمین و ساخت گرفته شود.
۴- شهرهای سازگار با طبیعت در مناطقی که کارشناسان تعریف می کنند ساخته شود
۵- این تفکر برای همه باشد که آب زاینده رود فقط متعلق به نسل کنونی نیست و به آیندگان هم تعلق دارد.
۶- اتاق های فکر با حضور اندیشمندان ایجاد کرد که این افراد حاصل تحقیقات خود را در اختیار مجریان مثل شوراها و شهرداران به شهرسازان قرار دهند.
مقاله از دکتر اصغر معمار زاده