اصطلاح توسعه پایدار یا پایا (Sustainable development) در اوایل سالهای دهه ۱۹۷۰ درباره محیط و توسعه بکار رفت. از آن زمان سازمانهای بینالمللی که خواهان دستیابی به محیطی مناسب و مساعد برای توسعه سودمند بودند نام خاص و ویژگی آنها در راهبرد توسعه پایدار نمود یافت. بکار بردن واژه توسعه پایدار بعد از کنفرانس ریودوژانیرو در سال ۱۹۹۲ در محافل علمی فراگیر شد. توسعه پایدار فرایند تغییری است در استفاده از منابع، هدایت سرمایهگذاریها، سمت گیری توسعه فناوری و تغییری نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. توسعه پایدار که از دهه۱۹۹۰بر آن تاکید شد جنبهای از توسعه انسانی و در ارتباط با محیط زیست و نسلهای آینده است. هدف توسعه انسانی پرورش قابلیتهای انسانی محسوب میشود. توسعه پایدار به عنوان یک فرایند که لازمه بهبود و پیشرفت است، اساس بهبود وضعیت و رفع کاستیها ی اجتماعی، فرهنگی جوامع پیشرفتهاست و باید موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع و بویژه کشورهای در حال توسعه باشد. توسعه پایدار سعی دارد به پنج نیاز اساسی زیر پاسخ گوید: تلفیق حفاظت و توسعه، تامین نیازهای اولیه زیستی انسان، دستیابی به عدالت اجتماعی، خودمختاری و تنوع فرهنگی و حفظ یگانگی اکولوژیکی.
پایداری میتواند چهار جنبه داشته باشد: پایداری در منابع طبیعی، پایداری سیاسی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی.
در سالهای اخیر پایداری نه تنها در میان اندیشمندان بلکه میان عموم تبدیل به واژهای متداول شدهاست و این ایده که پایداری بر مبنای اجماع و اصلاحات علمی پایهگذاری شده مورد انتقاد قرار گرفتهاست. پایداری سه مشخصه اصلی دارد:
- الف) زمینه پایدار منابع که از بهرهوری جمعیتها و اکوسیستمها حاصل میشود.
- ب) فراوانی پایدار و تنوع زیستی گونههای فردی در زمینه اکوسیستمها نسبت به بهرهبرداری انسانی و به طور کلی تر مداخلات انسان
- ج) توسعه اقتصادی پایدار بدون تخریب منابع موجود برای نسلهای آینده.
در حقیقت توسعه پایدار تنها بر جنبه زیست محیطی اتفاقی تمرکز ندارد بلکه به جنبههای اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه میکند. توسعه پایدار محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیط زیست است.
یکی از مهمترین رویدادهای بینالمللی که در زمینه توسعه پایدار وجود دارد، نشست جهانی توسعه پایدار(WSSD) است. در این نشست توافقهایی در زمینه توسعه پایدار میان شرکتکنندگان انجام شد.
کاهش تعداد افرادی که دسترسی به آب ندارد به نصف تا سال 2015 میلادی، به حداقل رساندن مواد شیمیایی که بر سلامتی انسان و طبیعت اثرات مخرب میگذارند تا سال 2020 میلادی، نصف کردن سرعت کاهش ذخیرههای دریایی و رساندن منابع دریایی به سطحی پایدار تا سال 2015 میلادی، کاهش روند از بین رفتن تنوع طبیعی تا سال 2010 میلادی، افزایش پایداری در استفاده از انرژیهای تجدیدشونده و برنامهریزی برای تدوین برنامهای 10 ساله در مورد توسعه پایدار از اصلیترین توافقات این نشست بود.
هرچند این روزها بسیاری از دولتمردان و فعالان زیست محیطی به دنبال رسیدن به توسعه پایدار هستند، اما برخی فعالان زیست محیطی این گزینه را برای حفظ محیط زیست کافی نمیدانند.
آنها معتقدند در با توجه به روند استفاده از منابع تمام شونده و از بین بردن منابع در جهان واژه "توسعه پایدار" مناسب نیست و باید از لفظ جایگزینی چون "پایداری توسعه" استفاده کرد تا این مفهوم در ذهن تداعی نشود که قرار است منابع جدیدی تولید شود.
توسعه پایدار به مفهوم حرکت بر محور انسان-محیط است و توسعه امکانات اقتصادی با توجه به ملاحظات محیطی و عدالت اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد. توسعه پایدار پس از مشکلات ایجاد شده از توسعه صرفا اقتصادی پس از جنگ جهانی مطرح گردید. جایی که توسعه بی رویه باعث اختلافات طبقاتی و مشکلات زیست محیطی عدیده ای شده و مسیر توسعه به ابعاد محیطی و اجتماعی کمتر از اقتصادی بها داده بود.
با توسعه روزانه شهری شدن زندگی بشر مفاهیم مربوط به توسعه پایدار به این حیطه وارد گردید و توسعه پایدار شهر محصول نگاه های جدید به عدالت اجتماعی,فضایی و محیطی نسبت به شهر است. شهرها در سال 2020 جمعیتی معادل 75 درصد کل جهان را در عینی در خود جای خواهند داد که تقریبا 2 درصد از فضای شهری را در اختیار دارند. بنابر این این تراکم عجیب و بی سابقه جمعیت و نیاز عمومی به جذب منابع اساسی منجر به بهره برداری های غیر طبیعی از منابع محلی و استثمار منابع همسایگی خواهد شد. آثار این توسعه با پس ماند های غیر قابل پیش بینی به جای مانده از شهرها ادامه داشته و آلودگی ها و بیماری ها و گونه های زندگی حاشیه ای جدید محصول این توسعه خواهد بود.
اما توسعه پایدار شهری به عنوان جزئی از توسعه پایدار بر پایه استفاده معقول از منابع طبیعی استوار شده است و در این نوع توسعه ملاحظات سه گانه, محیطی, اقتصادی و اجتماعی در کنار هم لحاظ خواهد شد.بنابر این شهر پایدار برآمده از فرایند توسعه ای است که هنیت و امکان ارتقای همیشگی سلامت اجتماعی - اقتصادی بوم شناسانه شهر و منطقه را فراهم کرده و این ذهنیت و امکان را به عینیت و اقدام مبدل ساخته است.
بنابر این راه کارهای زیر به عنوان راه کارهای توسعه پایدار شهری مطرح است :
1- حداقل سازی پیامد های زیست محیطی
2- حداقل سازی مصرف منابع تجدید ناپذیر
3- بهره برداری از منابع تجدید پذیر
در این مسیر به ناچار سیاست هایی مثل کاهش اتکا به خودروی شخصی, افزایش فشردگی کالبدی در توسعه شهری, حفاظت و احیای نظام های طبیعی در شهر و منطقه پیرامونی, کاهش مصرف منابع و تولید آلودگی در شهر و منطقه, بهبود زیست پذیری اجتماعات بشری, پایندگی و تقویت اقتصاد شهری و اصلاح نظام اداری و حکمرانی شهری, بایستی اعمال شود تا شهر به سمت پایداری هدایت شود.
دیدگاههای جدید در توسعه پایدار شهری:
در بیشتر کشورهای در حال توسعه تأسیسات زیربنایی، تکنولوژی و نیروی متخصص مورد نیاز صنعت در شهرها وجود داشتهاند؛ لذا غالب فعالیتهای اقصتادی و تولیدی در کنار این شهرها شکل گرفته و باعث رشد سریع آنها شده است. از طرف دیگر تمرکز سرمایهها در شهرهای بزرگ باعث دوگانگی اقتصادی شده و همان گونه که اقای جان فریدمن (Friedman, 1982) مطرح مینماید، این گونه شهرها مانند پمپ قوی، سرمایهها و نیروی انسانی کارآمد را به خود جلب میکنند و باعث تخلیه آنها از دیگر مناطق و مخصوصاً مناطق محروم میشوند و ایجاد دوگانگی اقتصادی در منطقه مینمایند. یکی از اثرات توجه خاص به صنعتی کردن جوامع و تمرکز سرمایهها در کنار شهرهای بزرگ رشد سریع شهرنشینی میباشد. بیشتر برنامه ریزان در کشورهای در حال توسعه معتقدند که رشد اقتصادی رابطه مستقیمی با شهرنشینی دارد.
آقای متور (Mathur, 1998) در مطالعات خود در کشورهای جهان سوم، به این نتیجه میرسد که روند رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه و افزایش رشد طبیعی جمعیت، دو عامل اصلی در شهرنشینی ومخصوصاً تمرکزجمعیت درشهرهای بزرگ میباشندکه باعث برتریت یا (Urban primacy) میشوند.
اقای سیمونز (Simmuns, 1994) مطرح مینماید که توسعه اقتصادی و تمرکز سرمایه ها به روند رشد شهرهای بزرگ دامن زده و عوامل مؤثر را چنین میداند :
- برنامه بهداشت عمومی که از میزان مرگ و میر میکاهد.
- تمرکز صنایع در کنار شهرهای بزرگ
- تمرکز ساختمانها و فعالیتهای دولتی در کنار شهرهای بزرگ
- مکانیزه و مدرنیزه شدن وسایل تولیدات کشاورزی که باعث آزاد شدن کشاورزان و ازدیاد بیکاری آنها و مهاجرت به شهرها و مخصوصاً شهرهای بزرگ میشود. باید توجه داشت که اختلاف سطح درآمد شهری و روستایی یکی از عوامل مؤثر در مهاجرت روستایی به شهر و شهرهای بزرگ میباشد.
توسعه اکروپلتین :
در اوایل سال 1980 میلادی یک مدل برنامهریزی غیرمتمرکز به نام اگروپلیتن توسط جان فریدمن (Jahn Friedman, 1973) مطرح گردید. هدف از این برنامه ایجاد همبستگی مابین شهرها و روستاها ، آشنا کردن مردم محلی و روستاها به زندگی شهری و سهیم کردن آنها در توسعه و عمران مناطق بوده است. این تئوری بر روی گسترش صنایع کوچک که نیاز به تخصصهای بالا ندارد تأکید مینماید. و همچنین بر خودیاری مردم تکیه میکند. این طرح تشکیل شده است از واحدهایی از یک منطقه که دارای شهری مبنی بر 10000 تا 25000 جمعیت و تعدادی روستا که دارای تراکم 200 نفر در کیلومتر مربع باشند و محدوده این طرح عبارت است از منطقهای با شعاع 5 الی 10 کیلومتر مربع که با دوچرخه میتوان آن را طی نمود. مجموع جمعیت منطقه بین 50000 تا 150000 در نظر گرفته شده و فرض بر این است که اغلب مردم این ناحیه به کشاورزی مشغول هستند. پر واضح است که تعیین چنین مناطقی برای توسعه تا اندازهای مشکل و در بعضی موارد امکان پذیر نمی باشد. آقای هانسن (Hansen, 1990) دو مشکل اساسی را در این رابطه مطرح مینماید :
- ساختار سیاسی اغلب کشورهای جهان سوم با این طرح هماهنگی ندارد.
- این طرح واقعیت پیشرفت و ارتباط خارجی را فراموش کرده است. بعضی از برنامه ریزان معتقد هستند که چنین طرحی یک مفهوم ایدهآل نگر بوده و در عمل با مشکل رو به رو میشود.
بنیادهای اصلی
با توجه به تعاریف و بحث های ارائه شده ، بنیادهای اصلی توسعه پایدار را می توان به شرح زیر عنوان کرد که دستیابی به توسعه پایدار مستلزم توجه و رعایت آنها است.
۱٫ کنار گذاشتن تصور قدر قدرتی انسان
تصور قدر قدرتی انسان از اینجا ناشی شد که انسان در مسیر عروج تمدن و تکنولوژی به چنان توانمندی تکنولوژیک دست یافت که نه تنها خروج از آشیان اکولوژیک برای او میسر شد بلکه تصور کرد که مالک و قادر محیط خود است و هر کاری را میتواند انجام دهد. حاصل چنین تصوری غفلت از ظرفیت نگهداشت و تحمل نظامهای اکولوژیک از یکسو و نادیده گرفتن این واقعیت از سوی دیگر میباشد که انسان یک ارگانیزم از مجموعه ارگانیزهای محیط طبیعی است و نه بیشتر و باید روابط معقول و متعادلی با دیگر موجودات نظام هستی کره زمین داشته باشد.
2. اکوسیستم بسیار مهمتر از درک و تصور فعلی است
کیفیت و کارکردهای اکوسیستمها و خدماتی که اکوسیستمها و محیط طبیعی ارائه میدهند، به مراتب مهمتر از آن چیزی است که در برنامه ریزی توسعه و در تصور عمومی وجود دارد و بیان آنها در قالب اصطلاحات و واژههای اقتصادی ممکن نیست.
۳٫ عدالت و برابری
شامل برابری درون نسلی ، برابری درو ن کشوری، برابری جنسیتی، برابر ی بین کشورها و برابری بین نسلها است.
۴٫ آشتی توسعه و پایداری
فلسفه اصلی توسعه پایدار آشتی بین توسعه و پایداری از طریق دقت و توجه کافی به همه اهداف از دیدی سیستمی و کل گرایانه است. به عبارت دیگر در حالی که بسیاری از سیاستهای توسعه در گذشته براساس نظریه رشد بود ، توسعه پایدار رشد را یک عامل اقتصادی میداند و بر پایداری اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و طبیعی یا زیست محیطی تأکید میکند.
۵٫ مشارکت و وفاق
مشارکت وسیع در تصمیمگیری یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار است و موجب مشروع بودن تصمیمها، برنامه و پشتیبانی در اجرای آنها می شود. مشارکت به نوبه خود یک هدف است و اصل اساسی برابری را برآورده میسازد و می تواند سبب وفاق در مورد آرمان بلند مدت و حرکت به سوی پایداری شود.
6. مردم محوری
محور بودن انسانها یک اصل اساسی است که با پارادایم پایداری و فلسفه آن و نیز با اصل مشارکت و وفاق همخوان است.
برنامه جامع ، چرخهای و تلفیقی
فعالیتها و برنامههای توسعه پایدار باید با گسترش مداوم همه موارد را در برگرفته و یک نظام تلفیقی مناسب از همه فعالیتهای مرتبط ، ضرو ی و نیز فعالیتهای کوتاه مدت تا بلند مدت را به وجود آورد. یک مبحث مهم دیگر در برنامه ریزی توسعه پایدار قبول مفهوم چرخهای در برنامه ریزی است. این به آن معنا است که کار برنامهریزی یکباره به اتمام نمیرسد و لذا هیچ ضرورتی برای لحاظ همه موارد ضروری از همان اول نیست و می توان از ساده و کم شروع کرد تا در چرخههای بعدی تکمیل شود.
۷٫ دیدی سیستمی و کل گرایانه
توسعه پایدار با نگرشهای تک بعدی یا تک عاملی همخوان نیست و به لحاظ تلفیق اهداف مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، و سیاسی توجه ای کل گرایانه دارد و در بررسی پایداری درونی و بیرونی سیستم از دید سیستمی استفاده میکند.
۸٫ ساخت بر روی آنچه که وجود دارد
دلیلی وجود ندارد که همه چیز از ابتدا شروع شود. خاصیت چرخه ای برنامه ریزی توسعه پایدار این است که می توان از یک پایه موجود (مثل یک برنامه در حال اجرا ) شروع کرد و در طی چرخهها آنها را کامل کرد.
۹٫ انعطاف پذیری
انعطاف پذیری، قدرت و ظرفیت یک نظام در حفظ موجودیت خود در مقابل اختلالات و تغییرات بیرونی است. این تغییرات که ممکن است اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی یا سیاسی باشد، دو نوع اثر متفاوت دارند : فشار و ضربه یا شوک. سیستم در صورتی پایدار است که علی رغم وارد آمدن فشار و ضربه یا شوک، توانا یی حفظ وضعیت خود را داشته باشد. فشار به آثار کم، جزئی اما مستمر اشاره دارد که آثار تراکمی آن میتواند زیاد باشد، مثل کاهش تقاضای بازار برای محصول؛ د ر حالی که ضربه یک عامل قابل توجه اما گذرا است مثل خشکسالی یا افزایش ناگهانی قیمت نهادهها. (یانگ، ۱۳۷۷: ۱۱)
۱۰٫ استفاده عاقلانه از منابع
به معنای استفاده از منابع تجدید پذیر در حد تجدیدپذیری و رعایت کارایی در مصرف منابع تجدیدناپذیر می باشد. کارایی مصرف منابع نیز به معنای افزایش میزان تولید به ازای واحد مصرف منابع ، کاهش هزینه، کاهش مصرف و باقی گذاشتن مقدار بیشتری از منابع برای نسلهای آتی و آلودگی و ضایعات کمتر است.
۱۱٫ تفکر جهانی و عمل محلی ۳
جهانی اندیشه کن و محلی عمل کن، شعار اصلی توسعه پایدار است و توسعه پایدار جز با توجه واقعی و کافی به مشکلات محلی و حل آن از طریق مشارکت ذینفعها از یکطرف و همکاریهای بین المللی از طرف دیگر حاصل نمی شود.
مجموعه ای از مقالات در رابطه با توسعه پایدار
مقالات فارسی :