مشکل کشورهای توسعه نیافته
بنابراین یکی از مشکلات کشورهای توسعه نیافته مخارج روز افزون جمعیت زیاد شهری است که نمیتوانند به شکل مناسبی از نیروی کار آنها بهره گیرند و این جمعیت جذب شبکه فعالیتهای مولد شهری نمیشوند. به همین دلایل مناطق بزرگ شهری کشورهای توسعه نیافته با مناطق «کلان شهری» کشورهای صنعتی متفاوت است. در کشورهای توسعه نیافته توسعه نا برابری یکی از مشخصات اصلی است. بطوری که در اکثر این کشورها یک یا چند شهر مانع رشد شهرهای کوچکتر میشوند و بیشتر نیروها و منابع در این مناطق بسیار شهری شده متمرکز میگردند و تفاوت بزرگ شهری با مناطق روستایی چه از نظر اقتصادی و چه از نظر امکانات رفاهی دچار شکافی بزرگ است.
مشکل اصلی کشورهای توسعه نیافته تنها جذابیت شهر در اثر تبلیغات رسانههای گروهی برای ارزشهای نیست. مسئله اساسی این است که این کشورها با بحران نظام اقتصادی مواجه هستند. زیرا پس از عبور از مرحله سنتی و نفوذ کشورهای صنعتی از یک طرف این کشورها به علت پیشرفتهای پزشکی و بهداشتی و کاهش مرگ و میر با رشد جمعیت موجه هستند، و از طرف دیگر نفوذ کشورهای صنعت سیستم اقتصادی سنتی آنها را تغییر میدهد، بطوری که آن سیستم نه جوابگوی این جمعیت است و نه دو شکل اقتصاد نسبتی ، در کنار اقتصاد مدرن شهری میتوانند با هم فعالیت کنند.
یکی از پدیدههایی که در بیشتر شهرهای کشورهای توسعه نیافته دیده میشود زاغههای حاشیه شهر است. از آنجا که مهاجرت به شهر در کشورهای توسعه نیافته به سرعت انجام میگیرد و مهاجرین به این شهر اغلب افرادی هستند که به خاطر اضمحلال شیوه تولید روستایی و بازده پایین آن به شهرها آمدهاند، فاقد مهارتهای شهری میباشند. مهاجرین حاشیهای در شهرهای توسعه نیافته طبقهای فقیر ، بیکار ، سرگردان و آنومیک هستند و از نظر دولتها یک مشکل اجتماعی میباشند.
سکونتگاههای حاشیهای در اطراف شهرهای هند وجود دارد. یکی از این موارد کلکته است. در نزدیکی دانشگاه کلکته منطقهای فقیرنشین پس از سکونتگاههای طبقه متوسط نزدیک خطوط راه آهن دیده میشود. کلبههای حصیری با سقف سفالی ، که زمین آنها خاکی است. کلبهها بسیار نزدیک به هم ساخته شده اند به طوری که فاصله بین دو کلبه به اندازه یک متر یا کمتر است. مردم در اطراف کلبه ها مشغول خردکردن چوب و آشپزی روی آتش و خرید و فروش هستند. شرایط زندگی بسیار ابتدایی و نامساعد است.
کنیا
نایروبی شهر زیبایی است با بناهای مدرن و درختان پرگل اما حدود 4 مایل از مرکز در کنار رودخانه ماتار حدود 100000 تا 200000 نفر سکونت دارند. در این منطقه فقیر ، خانهها نزدیک به هم ، و بطور نامرتب از گل و حصیر ساخته شده ، و سقف خانهها از چوب یا فلز است. راههای این منطقه خاکی است و زباله در همه جا انباشته شده است. بچهها در خاک بازی میکنند و اهالی ، روستاییان مهاجری هستند که کار مناسبی در شهر پیدا نکردهاند. کارهای غیر قانونی در میان آنها رواج دارد و میزان دستگیری آنها توسط پلیس زیاد است. هیچ نوع خدمات شهری در این ناحیه دیده نمیشود و سطح زندگی بسیار ابتدایی است.