پیش شهرسازی ترقی گرا
در این فصل به نظریات آون (Owen)، فوریه (Fourrier)، کونسیدران (Considérant) ، کابه (Cabet)، پرودون (Proudhon)، ریچاردسن، ژان باپتیست گودین (Godin)، ژول ورن و هربرت جرج ولز پرداخته شده است.
اساس این الگو فناوری و کارایی است. آنها به آینده ی شهر صنعتی خوشبین هستند. " به گمان اینان مسایل ناشی از رابطه ی انسان ها با جهان و بین خودشان را نوعی خرد گرایی، علم و فن می تواند حل کند. این اندیشه ی خوش بینانه روی به آینده دارد ومقهور عقیده ی ترقی است. انقلاب صنعتی پدیده ای تاریخی – کلیدی است که آینده ی بشریت را تضمین و سعادتش را تأمین خواهد کرد"
ترقی گرایان شهر را مکانی برای برآوردن نیازهای انسان معرفی می کنند. سنت شهرسازی آنها بر پایه ی علم هندسه است. توجه به بهداشت دیگر مؤلفه ی شهری است. شهر ایده آل ترقی گرایان شهری پاک و زیبا با طبقه بندی های دقیق کاربردی است. لازم است نظمی نوین جایگزین نظم شهرهای قرون وسطایی شود تا با نیازهای انسان هماهنگی بیشتری داشته باشد.
فضای محوری در این شهر " مسکن استاندارد" است. خانه هایی هم شکل در محلاتی کنفک و خودکفا که چندان رابطه ای با دیگر محله ها ندارند.
نقد شوای بر این اندیشه سلطه ی نظام سیاسی بر تمامی فضاهای شهری است. برای تأمین بیشترین بازدهی لازم است که قدرت سیاسی تمام جنبه های شهر را پوشش دهد. این نگرش به شدت ابزاری است و حتی نسبت به انسان نیز رویکردی ابزاری دارد.
شارل فوریه ، اتین کابه ، ریچاردسون ، آوئن ، ژول ورن ، کونسیدران ، پرودون ، هربرت و گودن جز پیش شهرسازان ترقی گرا محسوب می شوند.
ویژگی های تفکر این گروه عبارتند از :
1- توجه به فرد به عنوان انسانی ایدئولوژیک که قابل جایگزین شدن هست
2- تأکید زیاد بر بهداشت
3- طبقه بندی شهر بر اساس عملکردها
4- اعتقاد به هندسه اقلیدسی و کاربرد شکل هندسی و درنتیجه رسیدن به نظم شطرنجی
5- قاطعیت در جزئیات
6- استفاده از نمونه سازی
7- استاندارد سازی مسکن و صنعتی کردن تولید مسکن
8- مطرح کردن شهر غیر متراکم
9- تعریف نشدن شهر در یک محدوده خاص و ادامه شهر تا بی نهایت
10- اعتقاد به نوعی جبرگرایی و اقتدار سیاسی
11- شهر به عنوان ابزار تولید و نه یک فرآیند یا مسئله پیچیده
12- بازدهی حداکثر
شارل فوریه : ارائه دهنده الگویی که نقدی بر جامعه معاصر و اقتصاد آن دارد. الگوی نمونه وی فالانستر بوده و عنصر این جامعه فالانستری کمون است و معتقد است که فالانستر باید با مواد ارزان ساخته شود.
ریچاردسون : یک پزشک انگلیسی که آرمانشهرش به نام هیژیا می باشد. در تصور ناکجاآبادش از ناکجا آباد سر توماس مور الهام گرفت. وی در آرمانشهرش نگاه بیولوژیک صرف به انسان دارد. توجه به بهداشت از پایه ای ترین ستون های بنای این شهر می باشد. وی می گوید : هیژیا شهری با نازلترین شاخص مرگ و میر است.
ژان باتیست گودن : مخترع کوره های چدنی. در سخنانش مفاهیم جهانی شدن وجود دارد. آرمانشهرش به نام فامیلیستر بوده که در آن به تنظیم شرایط اقلیمی و محیطی توجه دارد.
سلام مطالبتون مفید بود ولی من نیاز به تصویر درمورد پیش شهرسازی ترقی گرا دارم
لطفا یا برام بفرستید یا بزارین