مسجد جامع
به جز عنصر سیاسى که به نامهاى مختلف دارالخلافه، دارالاماره و دارالحکومه و نهایتاً ارگ وجود داشتند، شهرهاى دوره اسلامى داراى دو پایه اصلى بودند: مسجد جامع و بازار. مسجد جامع مرکز مذهبى – سیاسى بود و به عنوان مرکز روحانى شهر و منطقه زیر نفوذ آن، در محل مناسبى بنا مىگردید. «مسجد جامع گاه به منزله مقر حکومت پیوند دهنده مذهب با حکومتبوده است مانند مساجدى که دارالاماره بوده اند همانند ارگ تبریز که به عنوان مسجد ساخته شد ولى بعدها مقر حکومت گردید. مسجد در شهر مهمترین بناى عمومى تلقى شده و در تفکرات مربوط به شهرسازى اسلامى موقعیت زیربنایى مىیابد. با هجوم عرب و فتح نواحى و شهرهاى مختلف، مساجد توسط آنها در شهرها ساخته مىشد که نشانه مسلمان شدن رسمى اهالى شهرها بود. این مساجد ابتدا در کنار شهرها بنا مى شد تا این که در طى زمان به گونه اى تازه قلب شهرها پذیراى آنها گردید.»
امروزه در شهرهاى اسلامى به فراخور گستردگى و جمعیت آنان تعداد قابل توجهى مساجد بزرگ و کوچک وجود دارد که نقش عمدهاى در منظر غالب شهرها تشکیل می دهند. و چهره و نمایى خاص به شهرها بخشیده اند همانند مسجد جامع یزد، مسجد جامع و مسجد امام اصفهان و… لازم به ذکر است که اکثر مساجد شهرها که در واقع کانون هاى گرم شهرهاى اسلامىاند داراى مناره ها و گنبد می باشند که بنا به فراخور ساخت آنها در سیماى شهرها چهره اى ویژه دارند. مناره ها که گاهى «گلدسته»، «گلبانگ» و «ماذنه» نیز نامیده مىشوند اغلب دو و گاه کمتر یا بیشتر هستند. مناره اغلب مساجد با ساختمان مخصوص خود به کار تعیین قبله می آیند یعنى یا باید صفحه مار و مماس بر دو مناره از کعبه بگذرد یا عمود بر صفحه اى باشد که بر کعبه می گذرد که اگر از نوع اول باشد اهالى شهر می دانند هر جهت که دو مناره بر ردیف یکى دیده شود آن جهت یا قبله است یا جهت عمود بر قبله.