فضای شهری صحنه ای است که فعالیت های عمومی زندگی شهری در آنها به وقوع می پیوندند (بحرینی، ۱۳۷۷: ۳۱۳ ). فضاهای شهری توسط فرآیندهای طبیعی نظام یافته و به وسیله انسان ، شرایط اجتماعی ، سیاسی و به طور کلی فرهنگی هر جامعه شکل می گیرد و شامل کلیه سازه های شهری از جمله میادین ، خیابانها و سایر عناصر شهری است. فضایی که به همه مردم اجازه می دهد که به آن دسترسی داشته باشند و در آن فعالیت کنند( پاکزاد، ۱۳۸۵: ۸۱).

سن پیتر

تصویری از یک میدان شهری (میدان سن پیتر)

این تجربه در یونان با ایجاد تپه های مقدس مانند آکروپلیس یا میدان آگورا، در روم با فروم رومی، در ایران با فضاهایی کنده شده در دل صخره ها و سرانجام در فضای شهری دوران قرون وسطی و رنسانس به اوج می رسد (توسلی و بنیادی،۱۳۸۶: ۱۱).

  • یونان

شروع فضای عمومی را باید در شهر یونان جستجو کرد، سیستم حکومتی در هر کشور ی مهمترین تاثیر را در فضای های شهری آن کشور دارد. در یونان سیستم حکومتی سیستم دولت – شهر بوده است از این رو در شکل گیری یک فضای شهری مردم نقش مهمتری در این باره داشته است اما در بین النهرین سیستم حکومتی یک نوع سیستم مستبد یا استبدادی بوده است و بیشتر فضاهای شهری در راستای تجلی اراده حکومت بوده است که با به وجود آوردن قصرهایی در داخل شهر نوع حکومت خود را به نمایش می گذاشتند.

شهر یونانی با محدوده های مشخص و فرم شهری فشرده و زندگی اجتماعی حداقل به ظاهر منسجم آن، از چنان موفقیتی برخوردار بوده که حتی تصور آن نیز در ذهن شهرساز امروزی نمی گنجد (موریس،۱۳۷۴: ۳۴).

هیپوداموس معمار و شهرساز معروف یونان باستان اعتقاد داشت که جمعیت شهر باید کم باشد. و ده هزار نفر را رقم مناسبی می دانست. حتی افلاطون جمعیت شهر را میان ۵ تا ۱۰ هزار نفر پیشنهاد کرده است. در یونان باستان علاوه بر این، اندازه و مقیاس انسانی نیز از قواعد شکل دهنده بوده اند. قواعد دیگری مانند وزن، تعادل و استحکام در آثار معماری یونان باستان به چشم می خورد (توسلی و بنیادی،۱۳۸۶).

یونانیها شبکه شهری را برای شهرسازی به کار بردند. یکی دیگر از خدمات یونانیان استفاده از شبکه شطرنجی توسط شهرسازان یونانی در اوایل قرن پنجم ق.م. به عنوان اساس شیوه ای سیستماتیک برای سازماندهی شهرها می باشد (موریس،۱۳۷۴: ۴۰).

عناصر اصلی شهر یونانی عبارتند از: آکروپلیس، حصار شهر، آگورا، محلات مسکونی، یک یا چند محل تفریحی و فرهنگی، یک منطقه مذهبی، اسکله و بندر و احتمالاً یک منطقه صنعتی.

اولین شهر ساز تاریخ شهرسازی به نام هیپو داموس بود که نظریه های مختلفی داشت ویژگی های شهر یونانی را اینگونه بر می شمارد:اول اینکه شهر باید ۳ قسمت عمده ، بخشهای مسکونی – تجاری و نظامی ، داشته باشد. دوم اینکه خیابانها تقاطع عمودی داشته باشند. شهر دارای دو محور فرضی است که هم محور میدان آگورا و هم محور خیابانها از این دو محور تبعیت می کند. محور شرقی-غربی پاناتنین و محور شمال-جنوب بروموس نام دارد. سوم اینکه شهر باید از شیب طبیعی زمین پیروی کند.

عناصر شهری در شهرهای یونان یکی میدان مستطیلی است به نام آگورا. شهر یونانی دارای یک میدان مرکزی بزرگ است که تمامی فعالیتهای عمومی-تجاری و …در این میدان صورت می گرفته است و این همان آگوراست.

بعدها آگورا بر شهرهای دیگر یونان تأثیر می گذارد ولی خود این میدان از حیاط کاخ کنونوس الهام گرفته است.

یکی دیگر از عناصر شهری ، آکروپلیس است. آکروپلیس نام عمومی است که به تپه دفاعی اولیه شهر اطلاق می شود. مرکز مرتفع شهرهای قدیمی تر یونان و قلعه محصور بسیاری از شهرهای مستعمراتی آن با این نام خوانده می شدند. آکروپلیس که در ابتدا تمامی شهر را در خود جای می داد، به تدریج یا به بخش مقدس و مذهبی شهر بدل گردید که آتن نمونه بارز آن است و یا تخلیه شده و خارج از محدوده شهر قرار گرفت، چنانکه در میلتوس اتفاق افتاد

به علاوه یونانیها دارای حکومت دموکراسی بودند یعنی دارای دو مجلس بودند: ۱-مجلس نمایندگان ۲-مجلس سنا

بنابراین ساختمانی به نام Boleterrion داشتند که برای مجلسی ۵۰۰نفره بود و ساختمان مجلس سنا که ۵۰نفری است tolos نام دارد. این دو ساختمان از جمله فضاهای شهری یونان هستند که بیشتر به شکل آمفی تأتر ها با پلان نیم دایره ساخته می شوند.

سومین عنصر شهری در شهرهای یونان آمفی تأترها هستند.یونان اولین محل به وجود آمدن موسیقی و تأتر است بنابراین مکانی برای اجرای موسیقی و تأتر نیاز داشتند. آنها از شیب طبیعی استفاده کرده و آمفی تأتر هایی به شکل نیمدایره بر روی شیب طبیعی زمین می سازند که یک سن دایره ای شکل و قسمت پشت صحنه دارد.

آمفی تأترها بعدها زمینه آمفی تأترهای بعد از خود در روم و دوره رنسانس می شوند و مهمترین آمفی تأتر اپیداروس است.

چهارمین فضا – فضایی است که نقش مدارس امروزی را دارد به نام استوا. استوا ها در واقع رواقهایی هستند که در زیر آنها سکوهایی ساخته شده و این رواقها ممکن است به شکل خطی یا U و یا L ساخته شوند.

این رواقها در واقع سقفی هستند که زیر آنها ستون وجود دارد و زیر این سقف سکوهایی پله پله وجود داشتند که دانش آموزان روی آن می نشستند.این استوا زمینه ساختن ساختمانهایی به اسم باسیلیکا می شوند.

استوا فقط سقف و ستون و سکو است و تمام این ساختمانها کنار آگورا ساخته شده است و تنها چیزی که بیرون شهر ساخته شده معابد بوده که بیرون شهر روی تپه ساخته شده است.

  • روم

فضای شهری در روم باستان شباهت فراوانی به تمدن یونان دارد. با این تفاوت که مراکز اجتماعی و مذهبی با اجتماع در اطراف میدان یا فوروم «Forum» مرکزیت نیرومند تری به میدان می دهد و پیشرفت تکنیک ساختمانی، مراکز گذران اوقات فراغت مانند حمام و آمفی تئاتر را نیز شاخص می سازد. نقش اصلی مبادلات بازرگانی و تجاری به میدان سپرده می شود وبرای کارکرد بهتر آن، غالباً با ایجاد موانعی از ورود وسایل نقلیه جلوگیری می شد. اگر آگورا بر سر راه ارتباط دروازه اصلی شهر با آکروپلیس واقع بود، فوروم معمولا از تقاطع دو معبر اصلی شکل می گرفت.

در ادامه شکل شطرنجی شهر، فوروم شکل می گیرد که همان عملکرد آگورای یونان را داشت و در سطح شهر بعد کالبدی بیشتری به وجود آمد در این زمان شهر واجد یک فوروم نیست بلکه در قسمتهای مختلف شهر فورومهای دیگر وجود دارد که هر کدام عملکرد خاصی دارند.

در حالی که نسبت و مقیاس در معماری یونانی بر اندازه های انسانی و احساس متناهی بودن استوار بود، رومیان به اقتضای شرایط سیاسی جامعه روم و قدرت نمایی و تبیین شکوهمندی امپراطوری در ساختار معماری خود از اندازه ها و نسبت های عظیم استفاده می کردند، اما در همین معماری، هماهنگی اجزاء مختلف بنا ها با هم شگفت انگیز بود.

ارتفاع و حجم فوروم نسبت به آگورا بیشتر بود ، در فوروم بحث محوریت وجود داشت یعنی اگر آگورای یونان حالت نیم دایره یا بیضوی شکل داشته باشد فوروم به شکل مستطیل تبدیل می شود و در کنار فوروم ها رواقها اعتلا پیدا کردند.

  •  قرون وسطی

پس از فروپاشی امپراتوری روم و گذر از دوران سیاه اروپا، در دوران قرون وسطی حکومت های کوچک محلی در کنار کلیسا قدرت را در شهرهای کوچک و پراکنده به دست گرفتند. فضاهای باز این دوره به دو گروه تقسیم می شوند. میدان بازار و صحن مقابل کلیسا، که دربرخی موارد با هم تلفیق شده و به صورت یک فضا در می آیند.در اینجا متناسب با فقدان یک حکومت مرکزی قوی، دخالت محدود مردم را در امور اجتماعی و سیاسی شاهد هستیم، در چنین شرایطی عموماً فضاهائی به صورت ارگانیک شکل می گیرند. فضاهای قرون وسطائی عموماً به صورت ترکیبی از چند فرم دارای بدنه های متنوعی محصورکننده فضا و ورود غیرمحوری به فضا بر روحیه مردمی و غیررسمی بودند تأکید دارند. تنوع دید و ورود غیررسمی به فضا از ویژگی های فضای غیررسمی میدان بازار و صحن کلیساهای دوران قرون وسطائی است.با افزایش قدرت حکومت که در احداث ساختمان های شهرداری و میدان های مربوطه بروز کالبدی یافت، فضاها به تدریج فرم های ساده تر و در عین حال رسمی تر یافتند. هر چند مقیاس یادمانی فضاهای امپراتوری روم جای خود را به فضاهای کوچک تر و در مقیاسی انسانی دادند، اما این فضاهای احساس خود کوچک بینی و منزوی شدن در انسان به وجود نمی آورند.

در این دوران  فضاهای ناشناخته ‌ای وجود داشت از جمله: اماکن مقدس و اماکن آلوده، اماکن حفاظت شده و اماکن باز و بدون حفاظ، اماکن شهری و اماکن روستایی و… تمام این سلسله مراتب، تفاوتها و اختلاطها، فضایی به وجود می‌آورد که می‌توان به اختصار آن را فضای مربوط به قرون وسطی نامید.

بعضی از قواعد شکل دهنده شهر های قرون وسطی:

هماهنگی جزء و کل، در دسترس بودن، مقیاس انسانی، کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ، سد کردن چشم انداز های دور و متوجه نمودن نظر به دقت در اجزاء بصری قابل دسترس، اندازه مناسب شهر و …

- شهر هایی مانند سیه نا، بروژ، بولونیا، نائین، یزد و شیراز از این جمله اند.

علیرغم ترکیب ارگانیک، پیچیده و ظاهراً نامنظم این شهر ها، صورتی از نظم فضایی را در آنها می توان تشخیص داد. ترکیب شطرنجی نا منظم نائین، فضا های پیوسته شهری در ونیز یا پیوستگی مراکز محلات و مرکز شهر از طریق گذر های اصلی در بیشهر شهر های ایران این خصوصیت را به خوبی نشان می دهد.

در قرون وسطی و خصوصاً با پیدایش شهرهای بزرگ در قرون دوازدهم تا چهاردهم، که با رشد زندگی شهری همراه بود. فضای شهری، از جمله خیابان و میدان، اهمیت بسیار یافت. فضای عمومی شهر نقش حیاط، به عنوان فضای باز مکمل ساختمان، را به خود اختصاص داد. جهت ساختمانها از نظر سازماندهی فضایی به بیرون متوجه شد و نمای اصلی نیز در بیرون قرار گرفت. فئودالیسم و کلیسا دو عنصر اصلی قرون وسطی به شمار می روند که مناسبات هر یک، آثار معینی در شهر ها بر جای گذاشته است. عناصر اصلی و مهم شهر ها در این دوره عبارتند از: فضاهای مذهبی، فضای تجاری و فضای حکومتی که نقش مهمی را در سازماندهی و مکان یابی میدان ها بر عهده دارند.  توجه عمیق به مفاهیم زیبایی شناسی در معماری و طراحی شهری، تاکید بر نظم و تقارن، به شکل و نظم کشیدن بی نظمی های قرون وسطی، باور عمیق به تأثیر در زندگی انسان از طریق به کارگیری نظم هندسی از نکات بارز شهرسازی این دوره است. شهر سازی مفهومی تازه یافته و اهتمام بسیاری از هنرمندان به عناصر اصلی عملکردی و پیوند ارگانیک آنها در زندگی شهری با یکدیگر معطوف می شود.

  •  رنسانس

رنسانس با ایجاد تحولات اجتماعی-اقتصادی، اختراعات، اکتشافات و انتشار اطلاعات، اختراع تسلیحات جنگی جدید، کوره بخار، ماشین چاپ، ابزار ریسندگی و بافندگی، ساده تر شدن شیوه ذوب فلزات و پیشرفت ابزار کشاورزی و کشفیات جغرافیایی جدید همراه بود.

در آغاز دوره رنسانس، دوران کوتاهی با نام رنسانس اولیه شناسائی می شود که در آن اومانیسم قدرت گرفته و هدف، ایجاد روحیه توانائی و استقلال در انسان است.پیاتزاآنونزیاتا در فلورانس یکی از نمونه فضاهای شهری این دوره است که دارای فرم ساده هندسی و سه نمای متحدالشکل است. ورود به فضا نیز از محور مرکزی ضلع چهارم است.هر چند سادگی فرم، پیوستگی و همگونی بدنه ها و تقارن و ورودی محورگرا همگی همان اصول طراحی دوره باروک است، اما مقیاس فضا و نحوه به کارگیری این عناصر به گونه ای است که نوعی احساس توانائی و قدرت را در انسان زنده کرده و به عبارتی انسان را به خود می باوراند و همسو با اهداف اومانیسم گام برمی دارد.پس از این مقطع کوتاه بار دیگر حکومت های الیگارشی تشکیل شده و اشراف و شاهزادگان به یگانه نیروی حاکم تبدیل شدند. شکل گیری امپراتوری های فرانسه و آلمان، به همین دوره مربوط است.تحول کالبدی فرم فضای شهری در این دوره تاریخی در تبدیل پیاتزا سن مارکو از شکل یک میدان بازار قرون وسطائی به شکل یک فضای دوره باروک به خوبی مشخص است. این میدان که نخست یک میدان کوچک با ساختمانی های منفرد بود، تدریجاً توسعه یافته و بدنه های آن عقب نشسته و برای آنکه فرمی ساده تر، رسمی تر، و مؤثر یابد، بدنه هائی همگون در تمامی اضلاع آن شکل گرفتند. کف سازی متقارن نیز عدم تقارن کالبدی را تحت تأثیر خود قرار داده و بدین ترتیب فضاهای کوچک و نامنظم قرون وسطائی به یک فضای شهری باشکوه و بزرگ مقیاس تبدیل شد.

در دوره رنسانس، نظم کلاسیک عهد باستان مورد توجه قرار گرفت. پرداختن به تزئینات و اجزاء خاص بنا به صورتی بدیع تر دوباره رایج شد. در دل شهر قرون وسطی خیابان های وسیعی احداث گردید که مشهور ترین آنها خیابان بندی های روم توسط پاپ سیکستوس پنجم در اواخر قرن ۱۶ است. همچنین میدان هایی در دل بافت متراکم شهر های قرون وسطی ایجاد شد (زدودن فرسودگی ها و ایجاد فضاهای نو به جای آنها ).

در نتیجه : حالت غیررسمی فضاهای قرون وسطائی که دارای فرم های متنوع با جزئیات پیچیده، حجم سازی غیرمتقارن و خط افق متنوع بود، جایگزین نظم، تقارن، پیوستگی بدنه ها، تداوم خطوط افقی نما، پرسپکتیو و بازگذاردن محورهای دید و بالاخره وسعت و در مجموع شکوه و صلابت شد، و در نهایت فضائی با ابهت را به وجود آورد که در آن انسان خود را در برابر نظام حاکم، موجودی کوچک و کم قدرت می دید و به طور تمام و کمال خود را تحت سلطه احساس می کرد. بدین ترتیب در برابر فضای خودمانی و انسانی قرون وسطائی، فضایی مسلط و غیرانسانی باروک به وجود آمد (موریس،۱۳۷۴: ۴۰).

  • دوره انقلاب صنعتی

دگردیسی شهر قرون وسطی به شهر صنعتی بیشتر در حضور دودکش کارخانجات و منازلی متجلی می شود که شروع به استفاده از سوخت ذغال سنگ کرده اند.
شهر به تدریج توسعه یافته و جمعیت آن حدوداً در فاصله زمانی پنجاه سال دوبرابر شده است. خیابان های وسیعی با خطوط مستقیم در شهر ایجاد شده اند که باعث توسعه و ایجاد محلات، میدان ها و پارکهای جدید شده اند.
تاسیسات زیربنایی شهری پیشرفت قابل توجهی یافته اند. دفاتر بزرگ اداری در رقابت با یکدیگر در شهر مستقر می شوند؛ بر تعداد سالن های تئاتر و کنسرت افزوده شده و اولین فیلم های سینمایی بر پرده ها ظاهر شده و مورد استقبال زیادی واقع می شوند.
فاضلاب شهری ایجاد شده و آبرسانی و لوله کشی گاز منازل توسعه بیشتری می یابند. خطوط سیم های برق و تلگراف در شهر ظاهر می شوند. کوچه ها شاهد گذرکردن اولین اتومبیل ها با موتورهای انفجاری و ترامواهای اسبی یا الکتریکی هستند. برای روشنایی معابر چراغ های گازی به طور فراگیر استفاده می شوند و جهت گرمایش منازل زغال سنگ جایگزین چوب می شود.
از بررسی فضاهای شهری در دوران های مختلف نتیجه می گیریم که :

معماری و شهرسازی با عرصه هایی سروکار دارند که گونه های مختلف فعالیت و ارتباط در چهارچوب های مختلف در آنها اتفاق می افتد. نحوه استفاده از فضا ،الگوی رفتاری استفاده کنندگان و سنن و فرهنگ آنان در شکل گیری فضاهای شهری نقش عمده ای ایفا می‌کنند. به بیان دیگر فضاهای شهری ظرف و بستر شکل گیری رفتارهای انسانی اند .
عرصه های تحقق این رفتارها در مقاطع مختلف زمانی به گونه های متفاوت نمود یافته اند ، در معماری روم فروم ها ، در معماری یونان آگورها و استادیوم ها ، در قرون وسطی میدان ها و گذرها و درشهرهای امروزی میادین ،مراکز خرید ، لبه ها و خیابانها، پارک ها و عرصه های عمومی شدند.

  • منابع
  1. بحرینی، سید حسین (۱۳۷۷). فرآیند طراحی شهری، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
  2. پاکزاد، جهانشاه (۱۳۸۵). مبانی نظری و فرآیند طراحی شهری، انتشارات شهیدی، چاپ دوم.
  3. توسلی و بنیادی، محمود و ناصر (۱۳۸۶). طراحی فضای شهری، مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، چاپ اول.
  4. موریس،جیمز (۱۳۸۱)،تاریخ شکل شهر، ترجمه: راضیه رضازاده.