افزایش روزافزون جمعیت و تمرکز آن در شهر‌ها بویژه طی دو سده اخیر و پس از انقلاب صنعتی حقیقتی انکارناپذیر در تمامی نقاط جهان است. این روند افزایش جمعیت از آنجاکه عموما نامتناسب با روند توسعه شهر‌ها بوده، پیوسته زندگی در شهر‌ها را با تهدید مواجه کرده و معضلات و مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… فراوانی را سبب گردیده است. حجم عظیم این مسائل آنچنان بوده که توجه مدیران و تصمیم‌سازان و متخصصان را عموما تنها بیشتر به جنبه‌های فیزیکی- کالبدی و عملکردی آن‌ها همچون مسائل ترافیک، آلودگی هوا، کمبود فضای سبز و فضای تفریحی، کاربریهای نامناسب و مزاحم، بافت‌های مسکونی فرسوده و مساله‌دار و… معطوف ساخته و آنان را از تاثیرات روانی و ذهنی بافت و کالبد شهر‌ها بر انسان‌ها که خود زمینه‌ساز بروز ناهنجاریهای گسترده و دنباله‌دار دیگر می‌باشد، غافل کرده است.

شهر‌ها به عنوان پدیده‌هایی پویا که مدام در حال تحول بوده و به عبارت دیگر، تنها عنصر ثابت در آن‌ها «تغییر» است، از دو بعد اصلی؛ کالبدی (شکلی) و محتوایی (معنایی) برخوردارند. به همین نسبت، تاثیراتی که محیط‌های شهری بر شهروندان و بازدید کنندگان از آن‌ها بر جای می‌گذارند، بر دو جنبه اساسی انسانی؛ حواس مادی و روحیات آدمی قابل بررسی است. به تجربه ثابت شده که نقش عوامل روحی و روانی در آسایش و آرامش انسان اگر از مسائل فیزیکی و مادی بیشتر نباشد، مسلما کمتر نیست.

«سیمای شهر» که متفکر و متخصص برجسته شهرسازی «کوین لینچ»، اولین بار بصورتی جدی حدود چهار دهه پیش آن را مطرح و معرفی کرد، ازجمله مهم‌ترین اثرات روانی سکونتگاههای شهری است که از ابعاد کالبدی شهر‌ها یعنی «منظر شهری» ناشی می‌شود.
حقیقت این است که مردم عادی و افراد غیرمتخصص تفاوتی بین «سیما» و «منظر» شهری قائل نیستند و این هر دو واژه را مترادف و هم‌معنا با هم تلقی کرده و به کار می‌برند. اما برای منظر شهری تعاریف متعددی ارائه شده که با بررسی و مقایسه آن‌ها با تعریف «سیمای شهر» که بدان اشاره شد، تفاوت این دو اصطلاح مشخص خواهد گردید. برخی از این تعاریف عبارتند از:

• اگر به فرم تناسبات را اضافه کنیم منظر است و اگر به منظر شهری، فضای روانی و اجتماعی را اضافه کنیم، «سیمای شهری» خواهد بود که موضوع طراحی شهری است. (منوچهر مزینی)

• آن بخش از فرم که بوسیله انسان درک می‌شود «منظر» است. منظر، درواقع سامانه معنادار فرم‌ها و عملکردهاست. یا به عبارت دیگر منظر، تبلور بصری، کارکردی و معنایی چیزهایی است که سامانه فضاهای شهری را شکل می‌دهد. منظر، درحقیقت ابزار است و هدف نیست. (مصطفی بهزادفر)

• چشم ما محیط را تعریف و ذهن ما آن را تکثیر می‌کند که به این محصول ذهنی «سیمای شهری» می‌گویند. (مانینگ)

• «منظر» پرورانده و آمایش شده در ذهن را «سیما» می‌گویند. (کوین لینچ)

همانطورکه مشخص است، آنچه در تمامی تعاریف فوق مشترک بوده و بر آن تاکید شده است، واژگان تصویر ذهنی، خصوصیات روانی و اجتماعی فردی، ادراکات محیطی آمیخته با احساسات شخصی، برداشت ذهنی از منظر شهری است. یعنی به عبارت بهتر، سیمای شهر بستگی و وابستگی کامل به تصویر و برداشت ذهنی هر فرد از محیط پیرامونی خویش داشته و بنابراین ممکن است که افراد متفاوت از یک محیط و مکان شهری و واحد تصاویر ذهنی یا سیمای شهری متفاوت و حتی‌گاه متضادی داشته باشند که با توجه به رابطه سیمای شهر با تصورات و پس‌زمینه‌های فرهنگی، تاریخی و اجتماعی هر فرد از یک محیط خاص توجیه پذیر است.

بنابراین، منظر درواقع یکی از عوامل و اجزای اصلی تشکیل‌دهنده سیمای شهری است و نه همه آن. و یا به عبارتی دیگر، منظر بخش ملموس یک محیط شهری و» سیما» تصویر ذهنی و یا چیزی است که انسان، محور آن است. در سیما انسان، اساس و محور است حال‌ آن که منظر مستقل از انسان و به عنوان یک واقعیت فیزیکی مطرح است.
این بدان معناست که در مواجهه با یک چشم‌انداز یا محیط شهری، آنچکه مربوط به جنبه‌های فیزیکی آنجا می‌شود همچون تناسبات بصری، ارتفاع، وزن‌های بصری، خط آسمان و… که بصورتی منطقی برای هر ناظر و بیننده‌ای ثابت و بدون تغییر بوده و همگان برداشت واحد و یکسانی از آن دارند، منظر است و آنچه که از این منظر ملموس در ذهن هر ناظر با توجه به احساسات و روحیات فردی و روانی او شکل می‌گیرد، سیماست. و در‌‌نهایت، باید گفت که سیمای شهری را می‌توان منظر شهری به علاوه داشته‌های ذهنی، اجتماعی، فرهنگی، غم‌ها و شادی‌ها و احساسات و عواطف انسانی تعریف کرد.

همچنین، «کوین لینچ» در توضیح و توصیف این عبارت، به پنج عامل اصلی که عبارتند از راه، گره، محله، لبه و نشانه بعنوان عوامل اصلی سازنده سیمای شهر اشاره می‌کند. عواملی که تقریبا و با گذشت حدود چهار دهه از معرفی آن‌ها توسط لینچ ثابت مانده و عنصر خاص دیگری توسط کار‌شناسان به آن‌ها اضافه نگردیده است.

بنابراین، به طور خلاصه می‌توان تعریف ذیل را که در بیانیه» همایش سیما و منظر شهری: تجارب جهانی و چشم‌انداز آینده به منظور ایجاد زبانی مشترک دررابطه با مفاهیم طراحی شهری، بعنوان تعاریف پایه مورد تاکید قرار گرفته است، بعنوان تعریفی جامع و مانع از سیمای شهر ارائه نمود: «سیما یا تصویر ذهنی عبارت از ذهنیتی است که از طریق ادراک و پردازش منظر در ذهن انسان ایجاد می‌شود.»

با توجه به این واقعیت که در گسترش شهرهای کشورمان تاکنون عمدتا بدلیل نوپا بودن حرفه- دانش برنامه ریزی/طراحی شهری، تمرکز اصلی تنها برروی مسائل کالبدی- فیزیکی نظیر نقشه‌های کاربری اراضی، تراکم و… بوده و به جنبه‌های علمی، تئوری، روان‌شناختی و اجتماعی توسعه شهری آنچنان که باید و شاید توجه نشده، همچنین، براساس خواست و حساسیت شهروندان و تاثیرات کاملا آشکار مثبت و منفی که سیمای شهر به همراه تمامی عوامل مرتبط و تشکیل‌دهنده آن می‌تواند در روحیه ساکنان شهر‌ها و ایجاد شادابی یا افسردگی در آنان بوجود آورد، امروزه، تغییر و ارتقاء کیفی سیمای شهر از یک امکان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر بدل شده است.